حق العمل کار و قانون تجارت

حق العمل کار در قانون تجارت

حق العمل کار یا حق العمل کاری را احتمالا به عنوان یک اصطلاح تجاری شنیده باشید. در این نوشته که در بخش مطالب حقوقی مؤسسه دادفران اترس قرار دارد، به بیان وظایف و مسئولیتهای حق العملکار در برابر آمر می پردازیم. در صورتیکه سوالی در این خصوص دارید ، میتوانید آن را در بخش نظرات همین صفحه مطرح کنید ، تا وکلای بخش تجاری ما ، آن را پاسخ دهند.

تعریف حق العمل کاری

حق العملکار کسی است که به اسم خود ولی به حساب دیگری یعنی آمر معاملاتی را انجام میدهد و در مقابل اجرت دریافت می کند.

حق العمل کار در واقع نماینده شخصی است که به او آمر می گوییم .آمر به حق العمکار نوعی نمایندگی می دهد ، تا برای او و حساب او معامله کند.

حق العملکار به استناد بند ۳ ماده ۲ قانون تجارت ، تاجر است .معمولا آمر که خود تاجر است به یک تاجر دیگر که حق العمل کار است ، کالاهای خود را می دهد ، تا حق العمکار به نام خود و به حساب و برای آمر بفروشد.

نکته ی مهم: حق العملکار باید در حدود اختیاراتی که آمر (دستوردهنده) به او داده، عمل کند و از حدود اجازه و اذن او خارج نشود والا صرف خروج از اذن تقصیر محسوب می شود و برای او مسئولیت دارد.

قاعده ی کلی

حق العملکار باید مطابق دستورات آمر عمل کند و دراین صورت ضامن اجرای تعهدات طرف معامله نیست، مگر اینکه مجاز در معامله به صورت نسیه ای نبوده باشد و یا شخصا ضمانت طرف معامله را کرده باشد (مثلا به آمر گفته که خریدار در بازار دارای اعتبار هست و اگر نسیه ای به او بفروشم مشکلی پیش نمی آید و به موقع چکش را پاس می کند. ولی خریدار تخلف کرده و به تعهدش عمل نکرده) و یا عرف تجارتی او را (حق العملکار) مسئول قرار بدهد.

 

بیشتر بدانیم : اعاده اعتبار تاجر ورشکسته چیست؟

تفاوت حق العمل کار و وکالت 

تفاوت حق العمل کاری و وکالت 

همانطور که بالا گفته شد ، حق العمکاری نوعی نمایندگی دادن قراردادی است .آمر (دستور دهنده به حق العمل کار ) به حق العمکار نمایندگی می دهد تا کالاهای او را خرید و فروش کند .

تفاوت حق العمل کاری و وکالت اینجاست که حق العمل کار به طرف معامله اعلام نمی کند که خرید و فروش را برای شخص دیگری انجام میدهد ، در حالیکه وکیل معمولا اعلام می کند که نماینده شخص دیگری است و معامله را برای موکل خود انجام می دهد .

همچنین حق العملکار ، مسئول اجرای حقوق و تکالیف است ، در حالیکه وکیل نسبت به اجرای قرارداد حق و تکلیفی ندارد و نهایتا قرارداد حق العمل کاری ، قراردادی معوض است  در حالیکه وکالت می تواند معوض باشد و یا مجانی باشد .

تفاوت حق العمل کاری با دلالی

تفاوت حق العمل کار با دلال این است که دلال معامله را به نام و حساب دیگری انجام میدهد، اما حق العملکار معامله را به نام خود ولی به حساب دیگری انجام میدهد.

در واقع دلال واسطه انجام یک معامله است و دو طرف را بهم می رساند و اراده ای جداگانه برای انعقاد قرارداد ندارد.

همانطور که توضیح دادیم ، حق العمل کاری نوعی نمایندگی دادن است که با وکالت تفاوت هایی دارد.

 

بیشتر بدانیم : قانون حاکم بر حق کسب و پیشه چیست

وظیفه حق العمل کار

وظیفه حق العمل کار چیست؟

حق العملکار وظیفه دارد مطابق دستورات آمر عمل کند و معامله را درچارچوب قیمتی که آمر تعیین کرده است انجام بدهد.

به همین دلیل ماده ۳۶۳ قانون تجارت بیان کرده: اگر حق العمل کار مال موضوع دستور امر را به کمتر از قیمتی که دستور دهنده معین کرده است، بفروشد، مسئول تفاوت قیمت است، مگر اینکه ثابت کند از ضرر بیشتری جلوگیری کرده و به علاوه گرفتن اجازه ی آمر مقدور نبوده است.

برای مثال فرض کنید آمر به حق العملکار گفته است این کالا را کمتر از ۲۰۰ هزر تومان نفروش ولی حق العملکار آن را به ۱۶۰ هزارتومان فروخته است. اینجا کمتر از قیمت فروخته و مسئول ۴۰ هزار تومان باقی مانده است. ولی اگر ثابت کند  با مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به فروش نمیرفت و در ضمن کالا فاسد میشد، اینجا مسئولیتی متوجه حق العملکار نیست.

حق العمل کاری که در چارچوب اختیارات و مطابق دستور آمر عمل کرده است ضامن اجرای صحیح تعهدات طرف مقابل نیست، مگر اینکه مجاز در معامله به اعتبار و نسیه نبوده و یا شخصا ضمانت طرف معامله را کرده و یا عرف تجارتی شهر او را مسئول قرار داده باشد.

به بیان بهتر حق العملکار ضمانت نمی کند که طرف معامله تعهدات خود را به موقع اجرا کند چون حق العملکار امین محسوب می شود .ولی مثلا اگر حق العمل کار معامله را به صورت نسیه ای انجام داده، یعنی مال موضوع حق العملکاری را نسیه ای فروخته باشد اینجا مسئول اجرای ایفای به موقع تعهدات خریداره هست چون باید دقت کافی را در انتخاب طرف قرارداد به عمل می آورد.

مسئولیت حق العملکار

مسئولیت حق العملکار مثل مسئولیت وکیل است، یعنی امین از جانب آمر است،.مطابق قواعد حقوقی ،شخصی که اصطلاحا امین است ، در قبال خسارات پیش آمده مسئولیتی ندارد مگر اینکه در وقوع آن خسارت مقصر باشد.

بنابراین اصل بر عدم مسئولیت او است، مگر اینکه تقصیرش اثبات شود. در این صورت بر اساس ماده ۳۶۴ قانون تجارت باید از عهده ی کلیه ی خسارت هایی که از عدم رعایت دستور آمر ناشی شده، برآید.

همچنین در صورتی که حق العملکار تخلف کرده و یا مرتکب کار نادرستی شده باشد، بر اساس قانون علاوه بر جبران خسارت، مستحق اجرت (حق الزحمه)نیست. مثالی که برای کار نادرست می توان مطرح کرد این است که  حق العمل کار معامله را با قیمتی اضافه بر قیمت خرید (مثلا آمر به او گفته این جنس را برای من ۱۰۰ تومان بخر و او کالا  را ۱۲۰ تومان خریده است ) یا کمتر از قیمت فروش (مثلا آمر گفته این جنس را برای من ۵۰ تومان بفروش و حق العملکار آن را ارزان تر فروخته) انجام بدهد، مستحق اجرت نیست.

همچنین در دو حالت گفته شده، آمر می تواند شخص حق العملکار را خریدار یا فروشنده محسوب کند ( یعنی او را ملزم به تسلیم مبیع یا تادیه ی ثمن کند)

نکته مهم : در حالت تخلفی که دربالا توضیح دادیم، حق العمل کار به مجازاتی که برای خیانت در امانت مقرر است، نیز محکوم می شود.

حق الزحمه و اجرت حق العمل کاری

حق الزحمه و یا اجرت حق العمل کار

حق العمل کاری، کاری رایگان نیست و بلکه دارای اجرت است. در نتیجه زمانی حق العملکار مستحق دریافت اجرت می باشد که معامله اجرا شده و یا اجرا نشدن قرارداد مستند به عملکرد او نباشد.

همچنین نسبت به کارهایی که در نتیجه ی علت های دیگری انجام پذیر نشده، حق العمل کار فقط مستحق اجرتی است که عرف محل تعیین کند. یعنی ممکن است حتی در این حالت هیچ اجرتی به او تعلق نگیرد.

در فرضی که حق العملکار مجاز بوده معامله با خود انجام دهد (یعنی کالایی را که مثلا باید میفروخته را خودش بخرد) مستحق اجرت و مخارج مربوطه است.

فروش نسیه ای 

به موجب قانون چنانچه فروش به نسیه از نظر عرف درست باشد، حق العمل کار می تواند کالا را به صورت نسیه ای به فروش برساند مگر اینکه آمر او را از فروش به صورت نسیه ای ممنوع کرده باشد.

پس اجازه ی آمر ممکن است ضمنی و ناشی از عرف تجارتی باشد. مثلا اگر مورد معامله در بازار دارای قیمت مشخصی است، حق العملکار می تواند کالا را برای خودش بخرد.

نکته ی مهم : اگر مورد معامله به موجب توافقی که طرفین کرده اند، دارای مظنه ی بورسی یا بازاری مشخصی نباشد، حق العملکار نمی تواند کالا را برای خودش بخرد یا بفروشد ( معامله با خود)، مگر اینکه آمر به او اجازه ی معامله با خود را داده باشد.

نتیجه گیری :

در این مقاله حق العمکاری را بررسی کردیم و آن را با قراردادهای مشابه مانند دلالی و وکالت مقایسه کردیم.

همانطور که میدانید قانون به هر قرارداد و هر توافق تحمیل می کند . بنابراین بهتر است ، قبل از اینکه تنظیم قرارداد کنید ، بر اساس نیازها و دغدغه های طرفین و حقوق و تکالیف طرفین و البته با مشورت وکیل متخصص قالب و شروط قراردادی تعیین کنید.

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی با * نشان گذاری شده اند